Show Lyric
Leave a comment for this post
حس بارون رو تن برگ حس معصوم چشاته
حس تلخ نرسیدن فکر تلخی که باهاته
عشق و دلتنگی و گریه مرحم دل صیورم
که یه روزی بر میگری وای چقد من از تو دورم
آغوشت پناه گرم و مهربون لحظه های بی کسیم
قلبم شکسته بی وجود تو قطره اشکم تو چشات
برگرد برای لحظه خوبیات حس عجیبی که باهامه
رفتن تو روی سرنوشتی که همش عذابه
داشتن دوباره تو مثل رویای تو خوابه
من و شب خدا و خلوت التماس داشتن تو
کاش ازم پرسیده بودی چی گذشت توی دل تو