Show Lyric
Leave a comment for this post
همپای من تو این شب ممتد
هر لحظه من رویاتو میبوسم
وقتی کنارم نیستی هر بار
تو هجمه ی تنهایی میپوسم
من ریشه هام میخشکه دور از تو
احساس من حرفاتو کم داره
تو این کویر خالی از هر عشق
بارون رویای تو میباره
تعبیر میشه فال من با تو
بی تو تمام قهوه ها سمه
حال خرابم رو تو این روزا
هیچکی نمیفهمه، نمیفهمه
هیچکی نمیفهمه که روزارو
میبازه فکر من به این تقویم
مثل سپاه خالی از سرباز
تسلیم میشه روح من، تسلیم
تکثیر میشه بغض بی گریه
تسلیم میشه فکر بی فردا
تقدیر میشه مهره ی اصلی
تو قتلگاه عشق و رویاها
دنیا چقدر سرده بدون تو
ساعت فقط بی وقفه میچرخه
روزای من تکرار و شب گریه
لبریز درد و یاس این چرخه