Yousef Hoseinzadeh - Kelashinkof

زندگى مثل يه شهره مثل شهر دود و آهن مثل عكس نور ديده همه كفتراش سياهن آسمون قهره با خورشيد آسمون ابر و دوده يكى بين اين سياهى فكر آدما نبوده دل آسمون گرفته از يه غفلت يه تصادف ميپرن يه مشت پرنده با صداى كلاشينكف خستگى مثل تنفگه بانى مرگ پرنده است توى شهر خواب و غفلت اون كه بيداره برنده است يه صدا يه آه از دل يه غرور زخم خورده يه كبورى كه تو برف توى آشيونه مرده واسه خوب ديدن ماه عينك سياه بردار واسه بوسيدن خورشيد چشمتو نبند اينبار دل آسمون گرفته از يه غفلت يه تصادف ميپرن يه مشت پرنده با صداى كلاشينكف خستگى مثل تنفگه بانى مرگ پرنده است توى شهر خواب و غفلت اون كه بيداره برنده است