چه تصادفی تورو میبینم
اتفاقا همین روزا یکم غمگینم
پیر شدی مثل من یا چشمای من پیره
راستی میدونی خونه ازت دلگیره
تو که عمری درس معرفت بهم میدادی
تو روزای جدایی یاد من افتادی
باغچه ی پر از گل حیاطمونو یادته
جمله ی همیشه عاشقم بمونو یادته
یادته
یادمه این آخرا چشمای تو تر می شد
غنچه های باغچه روز به روز کمتر می شد
شب به شب کار تو گریه بود و شب بیداری
من حس میکردم یه حرفی توی چشمات داری
من میدونم گلای باغچمون چی می شد
میدونم چشمای تو قسمت کی می شد
گفتنش سخته ولی به من خیانت کردی
با گلای باغچمون به دستاش عادت کردی
من میدونم عمر من پای عشقت هدر شد
دلم پی عشق تو در به در شد
حیف اشکی که واسه تو چکید
حیف دلی که از همه جز تو برید
از من اصلا چیزی نموند
دارو ندارمو عشق تو سوزوند
ای وای از دست چشمات
گم شدم تو بن بست چشمات
چرا هر شب میای تو خوابم
چرا ، چرا نمیذاری بخوابم
خستم حالم خرابه
عشقت عین عذابه
میدونم گلای باغچمون چی می شد
میدونم چشمای تو قسمت کی می شد
گفتنش سخته ولی آره خیانت کردی
با گلای باغچمون
من میدونم